۱۳۸۹ مرداد ۲۹, جمعه

دایره المعارف زکی پدیا! (فرهنگ واژگان ِ روز - بخش نخست: اعلام و مشاهیر)

اژ

شریعتی، علی: سوسیالیست مسلمان، معلم مجاهدین خلق، رهبر گروهک فرقان، وابسته به ساواک، غربزده مخالف غربزدگی، فرنگی ضد دموکراسی، مسلمان ضد اسلام، شیعه وهابی، حجتیه ای بهایی،... . کسی که همه با او دشمنند، اعم از چپ و راست. کسی که بچه هایش هم او را قبول ندارند. کسی سروش از او متنفر است، اما خودش را به او می چسباند. دشمن روحانیت. کسی که کتابهایش بدون آنکه خوانده شود، رد می شود. کسی که ریشش را می تراشید و کروات می زد. جامعه شناس بود، نه اسلام شناس. دکترای زبان فارسی داشت، نه جامعه شناسی. دکترای زبان فارسی اش را با کمترین درجه علمی گرفته بود. می گویند معلم شهید انقلاب بوده است، اما نه شهید شده و نه با انقلاب کاری داشته است. ضد انقلابی که پیش از انقلاب فوت شد. اگر زنده می ماند، مخالف انقلاب می شد. همان بهتر که مرد.

داوری اردکانی، رضا: نخبه بی بصیرت، خواص بی خاصیت، کسی که یورگن هابرماس او را تنها فیلسوف ایران خوانده است، کسی که چون به موسوی رای داده، باید برود بمیرد. کسی که علوم انسانی می داند و نه اسلامی، کسی که زیاد فلسفه می داند اما عقلش از یک دانشجوی بسیجی هم کمتر است. شاگرد فردید. کسی که همه از جمله سروش به او فحش می دهند، متهم به فاشیسم.

مشایی، اسفندیار: اسفندیار، روئین تن سیاسی ایران، رئیس رئیس جمهور، موسس مکتب ایرانی، دوست ملت اسرائیل، دارنده هفت پست ریز و درشت اقتصادی ورزشی فرهنگی سیاسی اجرایی.... تا لحظه تالیف ویرایش اول این فرهنگ لغات، کسی از پشت پرده او خبر ندارد، کسی که مثل شریعتی ریش و عمامه ندارد و در کار روحانیت و اسلام دخالت می کند ولی کسی به او نمی تواند بگوید تو. اسلام شناس مرتد، مرتد اسلام شناس، چشم رئیس جمهور،

احمدی نژاد، محمود: رئیس جمهور نهم و دهم. نام یکی از مریدان رئیس جمهور یازدهم (اسفندیار رحیم مشایی) است. یکی از زیر مجموعه های رئیس دفتر خود است. دارنده هاله نور. جمع اضداد.

رامین، محمد علی: ممدعلی توقیف، مو طلایی، قطب مخالف شمقدری، کلهر و مشایی، خنثی کننده سیاست های اوپن شمقدری در وزارت ارشاد، کسی که هر چه در این مملکت نوشته می شود را می خواند، از آلمان آمده است، اما به جای نخودچی کیشمیش، قیچی سوغاتی آورده است. در دوران دفاع مقدس که ما در حال جنگ سفت بودیم، او در آلمان در جبهه جنگ نرم مبارزه می کرد. ممدعلی قیچی. مملی با موهای طلایی.

کلهر، مهدی: نجات دهنده موسیقی ایران، کسی که باعث شد شادمهر عقیلی چند ماه اضافه تر در ایران بماند، گیسو پریشون، کسی که زنش را کتک بزند و دخترش پناهنده شود. نویسنده کتاب "نامه هایی به دخترم" درباره آزادی.

موسوی، میرحسین: سوسیالیست لیبرال. کمونیست امریکایی، اپورتونیست چپ نمای راست رو، کسی که زنش به جای او فکر می کند، کسی که زنش سومین روشنفکر جهان است، کسی که عقلش را دست دیگران بدهد، کسی که عقل نداشته باشد، اصولگرای اصلاح طلب، کسی که در عرض سه ماه از نخست وزیر مکتبی انقلاب به ضد انقلاب بدل شد. دارنده رکورد سرعت جهان در چند رشته. مردی که خودش خودش را نمی شناسد. کسی که فقط با خودش حرف می زند.

جاسبی عبدالله: امپراطور، کسی که برادر زنش شهید است، پس می تواند. نقطه وحدت اصولگرایان و اصلاح طلبان، موتلفه و کارگزاران. رئیس مادام العمر دانشگاه آزاد.

شریعتمداری، حسین: آرپی جی زن نظام. سنگربان خط مقدم انقلاب. کسی که در دفاع از اسلام فحش می نویسد. کسی که همواره از رئیس جمهور دفاع کرده، اما به ادعای مشایی، احمدی نژاد را قبول ندارد. نام فردی که نیمی از عمر خویش را در دادگاه مطبوعات بسر برده است. کسی که همواره متهم است، اما هیچ گاه محکوم نمی شود. ضد انقلاب آرزوی ساکت شدن او را به گور خواهد برد. شیرین عبادی از دست او سکته خواهد کرد. کسی که قبل از انتشار اخبار، تحلیل آنها را می داند. ستون امروز و دیروزش درباره یک موضوع می تواند 180 درجه تفاوت داشته باشد. یک بار وقتی در بیمارستان بود، سایت های طرفدار مشایی او را کشتند و دوباره زنده شد. نویسنده ستون گفت و شنود. مدیر مسئول کیهان، کیهان بچه ها و زن روز.

عسگر اولادی، حبیب الله: پسوند مسلمان هم دارد، ذاتش را خدا داند. کسی که چون رانت سیاسی داشت، رانت اقتصادی هم بدست آورد. حامی دولت در جاهایی که به اقتصاد مربوط نیست و مخالف او در جایی که به اقتصاد مربوط است. مبتکر نظریه "دولت خوب است به شرط آنکه به بازار کاری نداشته باشد". همین طور نظریه: "رساله فقاهتی است فقط در جایی که به بازار مربوط نباشد". قبلا هاشمی را مثل بت می پرستید، حالا نه. در دوران سازندگی معتقد بود سیاستهای هاشمی به نفع محرومین و مستضعفان است. از موسوی بدش می آید نه به خاطر فتنه بلکه به خاطر خودش. آخر "راست" است. پدرانش همه عالمان دین بودند، خودش هم نیز. چون خانواده اش برای انقلاب زحمت کشیده اند، پس انقلابی است و سهم دارد. در انتخابات سال 84 از احمدی نژاد حمایت نکرد، اما سهمش را تمام و کمال گرفت. هر کس مخالف او بود، متهم به کمونیسم و روس بودن می شد. فلذا در وصف او گفته اند:

از کرامات شیخ ما این است هر که با او نبود، بی دین است

عسگراولادی، اسدالله: او نیز چون برادرش. این چون آن، آن چون این. امپراطور اقتصادی ایران، حاجی ترانسفر. کسی که چون رانت اقتصادی داشت، رانت سیاسی هم بدست آورد.

شنگول و منگول و حبه انگور: نام سه تن از شخصیتهای افسانه ای در ایران. همچنین به سه تن از یاران صدیق دولت که کسی جرات انتقاد از آنان را ندارد، نیز گفته می شود. نفر اول که به دلیل استفاده از شاخ تقلبی، بی اعتبار شده بود، خیلی زود درگذشت. نفر دوم متهم به استفاده از رانت است. نفر سوم شخصیتی بسیار خوشحال و فرخنده دارد. در افسانه ها آمده است که "حبه انگور" به دلیل یاوه گویی درباره "مکتب بزها" از مزرعه اخراج و تا آخر عمر در غار زیست!...

هیچ نظری موجود نیست:

Powered By Blogger

یه نظر حلاله! بده ، بعد برو!

kzvo,hid





Powered by WebGozar

بگرد و پیداش کن