۱۳۸۸ شهریور ۲۸, شنبه

عيد فطر صادراتي + روز قدس ِ وارداتي! + گور باباي سياست؛ خودمان را عشق است!

(1)
عيد ِ فطرِ صادراتي!
همه مراجع -به جز آقاي خامنه اي- دوشنبه را عيد اعلام كردند! (سايت شيعه آنلاين)
از ولايت ، روزه ها وا مي شود!
ماه ِ نو، ناچار پيدا مي شود!
وان منجّم باشي ِِ پرسابقه
مات از فرمان ِ آقا مي شود!
مرجع تقليد ، هرجا، هرچه هست
ناگهان، بيچاره رسوا مي شود!
هرچه گويد: "ماه نو ديده نشد!"
گوش ها كر، بهرِ فتوا مي شود!
*********
(شاهد از غيب رسيد؛ ببينيد!)



چو فرمان آقاست، آن نابكار(1)
نهان بوده، بايد شود آشكار!
_________________________
(1) هلالِ خائن و ضدّ ِ ولايي و برانداز ماه ِ نو!
***************
(2)
روز قدس ِ وارداتي!

محكوم مي كنم من، اين بازي شما رو!
هر گوش كر شنيد اين فرياد بي صدا رو:
"با هيچ عقل و منطق ، بابا نمي پذيرم
رو پشت ِ بوم ِ خونه م ، يه بوم و دو هوا رو!"

**************

آقاجان! آب ِما با هيچ دولتِ نامشروعي به يك جوي نمي رود؛
خواه اسرائيل غاصب باشد ؛ خواه عزرائيل كاسب!
خواه آن ور آبي باشد ؛ خواه اين ور آبي!...
خوشتان نمي آيد كه نيايد؛ به درك كه نمي آيد!
خوب ما هم خيلي وقت است كه از شما خوشمان نمي آيد؛
انتخابات و ميرحسين و كرّوبي بهانه اند!
ما باج به شغال هم نمي دهيم؛ چه برسد به شما!

***********************



اول انقلابمون حرفا چه عاشقونه بود
خنده ي مستونه ي اون چه پاك و بي بهونه بود
هيچ خبري از اخم و تخم و قهر آقايون نبود!
"نه هركه چهره برافروخت، دلبري داند!
نه هركه آينه سازد، سكندري داند!
نه هركه طرف ِ كُلَه كج نهاد و تند نشست
كلاهداري و آيين ِ سروري داند!
هزارنكته ي باريكتر ز مو اين جاست
نه هركه سر بتراشد، قلندري دارند!"
























و اين هم چند شعر، براي عوض شدن حال و هواي مريدانمان؛
گور باباي سياست و سياست بازان!
گشنگان، ماه عيان گشت؛ غذا را عشق است!
شكم پير، جوان گشت؛ غذا را عشق است!
عيد فطر آمده و سخت شكم مي غرّد
حالمان خرّم از آن گشت؛ غذا را عشق است!
*********
در شبِ عيد، جي افِ ما بدحجاب آمد برون!
"ماه" مي جستیم آن جا، "آفتاب" آمد برون!
بنده بودم عاشق "مهتاب"، امّا ناگهان
مادرِ "مهتاب" از در با شتاب آمد برون!
********
(به لهجه ي اصفاهوني بوخونيد!)
اي كاش كه رويِ ماهِ تو ديده بِشِد!
صد جام اِز اون لبات نوشيده بِشِد!
اي كاش درِ باغتو واكني آ باز
هي "ميوه ي ممنوعه" اِزِش چيده بشد!
*********
هرچند دلت به بنده چون آهن شد
صد شكر كه جانِ عاشقت گلشن شد!
تبريك، كه تنهاييِ تو پايان يافت
چشمت به جمالِ ماهِ ما روشن شد!
********
پاییز رسید و برگریزان هم توش!
درس و مَرَض و زَجر ِ عزیزان هم توش!
اوضـاعِ وطن، هنــوز نامیـــزان است
هرچند که "مهر" آمد و "میزان" هم توش!
Powered By Blogger

یه نظر حلاله! بده ، بعد برو!

kzvo,hid





Powered by WebGozar

بگرد و پیداش کن