۱۳۸۹ خرداد ۱۰, دوشنبه

"هنر" نزد "چاوزیان" است و بس!



http://freezpic.com/images/0ld5074pu2wgl6ix83s.jpg

در خبرها می خوانیم:
"چاوز وبلاگ زد."

پیش بینی می شود در آینده ای نه چندان دور و در آستانه ی حماسه ی راستین 22 خرداد 88، شاهد این کامنت در وبلاگ رئیس جمهور محبوب و منتخب کشورمان (آخ چِشَم!) باشیم:

"سلام محمودجون، وبلاگ خوبی داری، مطالبش هم خیلی خوبه، به منم سر بزن، اگه با تبادل لینک موافقی اول منو با اسم «هوگو خوشتیپه» یا "دیکتاتور بزرگ" لینک کن بعد بیا بهم بگو با چه اسمی لینکت کنم!"


***

با توجه به اینکه در خبرها می خوانیم:"قیمت ماده مخدر شیشه 85 درصد ارزانتر شده است." همچنین با توجه به این گفته ی دبیر کل ستاد مبارزه با مواد مخدر:"مردم از دسترسی آسان افراد به مواد مخدر ناراضی هستند."، در ابتدا کمی متعجب می شویم که چطور هم قیمت مادّه ی مخدر پایین آمده است و هم دسترسی به آن آسان تر شده است؛ سپس با توجه به سابقه ی وزارت بازرگانی در مورد شیر رایانه ای، که هم گرانش کرد و هم دسترسی مردم به شیر آسان تر نشد را به یاد می آوریم و پیشنهاد می کنیم از این پس مبارزه با مواد مخدر ، زیر مجموعه وزارت بازرگانی شود!
***

لاریجانی گفت: "نان عده ای در راه اندازی دعوا است." در همین راستا سه گروه که از راه اندازی دعوا نان می خورند کشف شدند:

گروه اول: برخی برای شعله ور کردن آتش دعوا هیزم می آورند و آن را در محل دعوا به قیمت خون پدرشان به فروش می رسانند. این افراد در برخی مواقع نیز اقدام به فروش بنزین برای شعله ور کردن هر چه بیشتر آتش در محل دعوا می کنند!

گروه دوم: برخی نیز در هنگام بروز دعواها گوشه ای می ایستند و با حالت تاسف سری تکان می دهند، این افراد هرچند خیلی دوست دارند وارد دعوا بشوند و آنها هم فکی را پایین بیاورند اما خودشان را کنترل می کنند و با عدم دعوا از خود چهره ای مثبت و موجه به نمایش می گذارند. این افراد پس از چندی که دعواکنندگان خسته شدند و کنار کشیدند مناصب آنها را تصاحب می کنند!

گروه سوم- برخی نیز نانشان در گرو آشتی دادن ها می باشد، این افراد علاوه بر اینکه عزیزدل هر دو طرف می شوند می توانند از شیرینی های آشتی کنان دو طرف بهره مند گردند!
***

معاون اول رييس‌جمهور (رحیمی) گفت:"استاندار در انتخاب يارانش دقت كافي داشته باشد."

یکی از آگاهان در این مورد گفت: همانطور که رئیس جمهور در انتخاب معاونانش دقت کافی دارد یک استاندار نیز بایستی در انتخاب یارانش با دقت عمل کند تا خدایی ناکرده مثلا یک نفر خودش را به عنوان دکتر وارد مجموعه نکند!
***

یک سئوال: در خبرها می خوانیم: "متقاضیان اخذ گواهینامه رانندگی همزمان می توانند داوطلب اهدای عضو شوند."؛ به نظر شما چه رابطه ای می تواند میان گرفتن اخذ گواهینامه ی رانندگی و داوطلب شدن اهدای عضو وجود داشته باشد؟!

الف. فردی که گواهینامه ی رانندگی می گیرد بیشتر در یک ماشین در حال حرکت حضور خواهد داشت!(ضمنا به یاد آورید ناامنی جاده ها و استاندارد نبودن خودروها و عدم فرهنگ رانندگی خودمان را)

ب. اصولا اعضای افرادی که مرگ مغزی شده اند برای اهدای عضو استفاده می شود.

ج. موارد الف و ب با هم!

***

خبر: "قطع پخش تلویزیونی نشست خبری رییس مجلس پس از قطع‌های مکرر"

به نظر شما تفاوت یک بازی فوتبال میان دو تیم اروپایی و نشست خبری رئیس مجلس کشورمان در چیست؟!

گزینه ی اول: مورد اول از آن طرف دنیا بصورت مستقیم و بدون هیچ مشکلی پخش مستقیم می شود و مورد دوم دچار اشکالات فنی می گردد!

گزینه ی دوم: اگر در پخش مورد اول خللی صورت گیرد ده دفعه مجری تلویزیون عذرخواهی می کند و هر بار یک توجیه مختلف برای علت قطع شدن برنامه می بافد، اما در مورد دوم مجری ها بی خیالی طی می کنند و با خیال راحت به ادامه ی برنامه می پردازند!...

۱۳۸۹ خرداد ۵, چهارشنبه

زردی ِ چهر، در دولتِ مهر! (به مناسبت سالگرد حماسه 22 خرداد 1388)


هيچ پروانه‌اي آزاد نبايد باشد!
دل هيچ آينه‌اي شاد نبايد باشد!
مصلحت نيست به جز آ‬نچه كه من مي‌گويم!
گفته‌هاي دگران ياد نبايد باشد!
بهر تحسين و دعاگويي من آزاديد
به جز اين ، گفته‌اي آزاد نبايد باشد!
مي‌توانيد سخن‌هاي مرا داد زنيد
بعد از آن رخصت فرياد نبايد باشد!
مي‌توانيد چو من جملگي انديشه كنيد
ديگر انديشه‌اي آزاد نبايد باشد!
مي توانيد مرا دوست بداريد ولي
ميل شيرين به فرهاد نبايد باشد!
زرد باشيد چو پاييز در اين دولت "مهر"
سبز چون دولت "خرداد" نبايد باشد!
زود بر هر چه كه زيباست بپوشيد نقاب
ذره‌اي حسن خداداد نبايد باشد!
هر دلي را كه تپنده است در آريد زجا
عشق در سينه ی ِ افراد نبايد باشد!
پاي بر خاك مكوبيد به گاه مردن
گرد بر چهره یِ جلاد نبايد باشد!
خانه یِ جور و جفا ، وه كه چه آباد شده!
به جز آن خانه‌اي آباد نبايد باشد!


http://dc231.4shared.com/img/280223513/8a926cb6/2_online.jpg?sizeM=3

رییس جمهور محبوب به دختر محجوب:

مى رى پایین؟ یا برم پایین؟ یا بریم پایین؟

http://dc231.4shared.com/img/280223453/ef3cc385/1_online.jpg?sizeM=3

دختر محجوب به رییس جمهور محبوب:

نه مى رم پایین، نه مى رى پایین، به اینا بگو برن پایین


۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۵, شنبه

سوپر مارکت جوندار ِ سیّار!

http://pic20.picturetrail.com/VOL176/5487942/10991076/172395258.jpg


بر چهره كمي، چو جوش داري

حاجت به كمي رُتوش داري!


گلدوزي روي پيرهن، هيچ!

گل هاي شكفته، توش داري!


آن شربت لب نمي شود خشك

هرقدر كنند نوش، داري!


"دربندِ" تنت، دو قلّه دارد!

بازار، كنارِ "شوش" داري!


دكّانت، اگرچه در "جنوب" است

صد ميوه، بَرا فروش داري!


از پسته بگير، تا به ليموش

از خربزه تا هلوش داري!


يك معدنِ بي نظير هم هست

جويا نشوم كه: «كوش؟!»، داري!


مرواري تابناك دندان

ياقوت ز لب به روش داري!


از مرمرِ ِ ناب هرچه دارم

در ذهن خود آرزوش، داري!...



آزمون استخدامیِ "مولانا بدپیله" از مریدان ِخود درباب مسائل ارزشی،لرزشی،ورزشی و چرخشی روز!

1- به نظر شما مجسمه ها چه شدند؟!
الف. کدام مجسمه ها؟! از اول هم هیچ مجسمه ای وجود نداشت!
ب. ستارخان و باقرحان و باقی مجسمه ها به توصیه ی مسئولان و از ترس زلزله از تهران خارج شده اند.


2- در ژاپن مسابقه ای با عنوان "گریه ی ِنوزادان" انجام گرفت؛ به نظر شما اگر این مسابقه در کشور ما برگزار می شد به چه طریق می شد کودکان را به گریه انداخت؟!
الف. اصولا کودکان ایرانی گریه نمی کنند چون به محض تولد یک میلیون تومان به حسابشان واریز می شود و دیگر مشکلی نخواهند داشت تا گریه کنند!
ب. ترس از تحقق توصیه های برخی از مسئولان و بوجود آمدن بحران پوشک و شیرخشک!


3- وزارت کشور: "سال 88 ، نسبت به سالهاي پس از انقلاب بهترين سال در حوزه عفاف و حجاب بوده است."
به نظر شما کدامیک از اخبار زیر با خبر فوق مرتبط است؟!
الف. "بازداشت 80 دختر و پسر در پارتي شبانه تهران"
ب. "خانه‌های مجردی در تهران به 30 درصد رسید."
ج. "مصرف 30 درصد مواد آرايشي منطقه خاورميانه در ايران"
د. رئیس مرکز امور زنان و خانواده ریاست‌جمهوری: "ممکن است در طرح عفاف از زور هم استفاده شود."
هـ. هیچکدام!


4- کلاً نظر شما در مورد این دو خبر چیست؟!
* خروج روزانه ۸ دانش‌آموخته دکترا و کارشناسی ارشد از کشور
*وزیرعلوم : فرار مغزها را قبول ندارم.


الف. خب که چی؟! اصلا این دو خبر چه ربطی به هم دارن؟!
ب. کی گفته فرار مغزها؟! باید بگیم صادرات مغزها؟! مگه بده داریم صادارات غیرنفتی مون رو افزایش می دیم؟!
ج. هفت هشت تا که چیزی نیست، دانشگاه آزاد می تونه به جاش روزی صد دویست تا دکتر و دکترای تخصصی تولید کنه!


5- به نظر شما چرا وزیر بهداشت گفت: "تک فرزندي روش نادرستي است."
الف. چون به ازای هر دو نفر یک نفر بوجود می آید و در نتیجه در دراز مدت هی جمعیت کشور نصف می شود، هی نصف می شود و هی نصف می شود تا اینکه فقط یک نفر از ما باقی می ماند!
ب. چون یک فرزند کم است و حتما قدیمی ها یک چیزی می دانستند که می گفتند: "یکی کمه، دو تا بسه، سه تا خاطرجمه!"
ج. چون همه اگه یک فرزند داشته باشند در آینده هیچ کودکی عمو و عمه نخواهد داشت و اصلا نمی تواند عیدی جمع کند و تنها عیدی او بیست لیتر سهمیه ی بنزین نوروزی خواهد بود!


6- شبکه فاکس نیوز گفت: "بن لادن به پرنده علاقه دارد پس در ایران است!"
به نظر شما با توجه به منطق فاکس نیوزی ها کدام یک از گزینه های زیر صحیح است؟!

الف. قیمت شیر یارانه ای در ایران 100 تومان گران شد پس ایران بمب اتمی دارد!

ب. در تهران چند مجسمه ناپدید شدند پس در ایران آزادی بیان رعایت نمی شود!
ج. تیم ملی فوتبال ایران نتوانست به جام جهانی صعود کند پس ایران تهدیدی برای بشریت محسوب می شود!
د. همه ی گزینه های فوق به اضافه ی اینکه خدا فاکس نیوزی ها را شفا دهد!


7- سئوال تشریحی:

به نظر شما این جمله حمایت از مردان است یا از حمایت از زنان؟!

سرپرست شوراي حل اختلاف خانواده : "اگر حق طلاق رابه زنها بدهيم، همه مردها مجرد خواهند ماند."

عکس های یواشکی و حرف های ِ در ِ گوشکی! (فتوکاتورهای داغ سیاسی-اجتماعی-فرهنگی و ضدّ ِفرهنگی روز)

(در نمایشگاه ِ کتاب ِ اردیبهشت 1389)

من به رژ ِ لب ِ همشیره گرفتار شدم

سایه چشم ِ ورا دیدم و بیمار شدم!

بله خواهران محترمه، حکیمان فرموده اند:

" هر انسانی، کتابی است؛ منتظر خواننده!"




































.........

"عقب" و "جلو"ی شعر فارسی (بخش نخست: شعر کهن پارسی)


اخیراً نهضت بزرگی با عنوان "ایرج میرزا زدایی" ، آن هم از جانب شهرتاری های اخلاق گرا (آخ چشَم!)، در سراسر میهن اسلامی به راه افتاده. با این که به فرموده ی ملک الشعرای بهار، "در بین شاعران عصر مشروطه و قاجار، از ایرج میرزا ، مؤدّب تر و مبادی ِ آداب تر وجود نداشت؛ منتها برملاساختن زوایای زندگی شخصی و اشعار ِ خصوصیِ او، سببِ بدنامی اش در جامعه ی متظاهران به اخلاق و معنویت و عفّت ِ کلام شد! "

ما ، در این جا به قصدِ حفظِ اصول حکیمانه ی "عدالت" و "مهرورزی" و جلوگیری از لرزش روح و جسم آن شاعر بزرگ و اثبات این که:

گر حکم شود که مست گیرند

در شهر، هرآنجه هست، "گیر"ند

صریحاً می فرماییم که تمامیِ اشعار پارسی، به خودی خود، مستهجن بالفعل هستند و بالقوه مستهجن می شوند! بر این ادّعای خود، پای می فشاریم و برای اثباتِ آن حاضریم جانمان را هم نثار کنیم! اما چگونه؟!

اصلاً کار ِ شاقّی نیست! کافی است در هر بیت به آخر مصراع اول ،ترکیبِ "از عقب" و به انتهای مصراع دوم، ترکیبِ "از جلو" را بیفزایید! مثلاً:

عاشق ِ روی جوانی خوش و نوخاسته ام، "از عقب"!

وز خدا ، صحبت ِ او را به دعا خواسته ام، "از جلو"!

یا:

ما قصّه ی سکندر و دارا نخوانده ایم، "از عقب"!

از ما به جز حکایتِ مهر و وفا مپرس ، "از جلو"!

در این جا ، محض خالی نبودن ِ عریضه و افشای ِ چهره ی پلید ِ "پورنوگرایان عالم ادبیّات" و زدودن ِ گرد ِ ننگ و بدنامی از وجود نازنین و شریف ِ جلال الممالک ،ایرج میرزای عزیز، چند نمونه از سروده های بزرگان شعر فارسی را با همان روشِ گفته شده برایتان می آوریم تا بر شما نیز ثابت گردد، که این قضیه مربوط به شعر و یا شاعر خاصی نیست.

خوش بوِد گر محک ِ تجربه آید به میان، "از عقب"!

تا سیه روی شود هرکه در او غش باشد، "از جلو"!

**********************************

* حافظ:

الا یا ایهاالساقی ادر کأساَ و ناولها ، "از عقب"!

که عشق آسان نمود اوّل ، ولی افتاد مشکل ها، "از جلو"!


* نظامی:

پیرزنی را ستمی در گرفت "از عقب"!

دست زد و دامن سنجر گرفت "از جلو"!

کای ملک آزرم تو کم دیده ام، "از عقب"!

وز تو همه ساله ستم دیده ام، "از جلو"!


* حافظ:

مطرب عشق عجب ساز و نوایی دارد، "از عقب"!

نقش هر نغمه که زد راه به جایی دارد، "از جلو"!

عالم از ناله ی عشاق مبادا خالی، "از عقب"!

که خوش آهنگ و فرحبخش هوایی دارد، "از جلو"!


* فردوسی (با همکاری و نظارت ِ سعدی!):

میازار موری که دانه کش است، "از عقب"!

که جان دارد و جان شیرین خوش است، "از جلو"!

مزن بر سر ناتون دست زور "از عقب"!

که روزی در اُفتی به پایش چو مور "از جلو"!


* سعدی (یک تنه!):

بنی آدم اعضای یکدیگرند، "از عقب"!

که در آفرینش ز یک گوهرند، "از جلو"!

چو عضوی به درد آور روزگار، "از عقب"!

دگر عضوها را نماند قرار، "از جلو"!


* مولانا:

بشنو از نی چون حکایت می کند، "از عقب"!

وز جدائی ها شکایت می کند، "از جلو"!

کز نیستان تا مرا ببریده اند، "از عقب"!

در نفیرم مرد و زن نالیده اند، "از جلو"!


* رودکی (پدر جانِ شعر ِ فارسی!):

هرباد که از سوی بخارا به من آید، "از عقب"!

با بوی گل و مشگ و نسیم و سمن آید، "از جلو"!

بر هر زن و هر مرد کجا بر وزد آن باد، "از عقب"!

گویی مگر آن باد همی از ختن آید، "از جلو"!

ایضاً از اوست:

مادر ِ مِی را بکرد باید قربان ، "از عقب"!

دختر ِ وی را گرفت و کرد به زندان ، "از جلو"!


* رابعه ی بنت کعب ِ قزداری (مادرجانِ شعرفارسی!)

عشق ِ باز اندرآوردم به بند ، "از عقب"!

کوشش ِ بسیار نآمد سودمند، "از جلو"!

عشق، دریایی کرانه ناپدید "از عقب!"

کای توان کردن شنا ، ای هوشمند؛ "از جلو"!


* مجدداً حافظ:

دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند "از عقب"!

گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند "از جلو"!

ساکنان حرم ستر و عفاف ملکوت "از عقب"!

با من راه نشین باده ی مستانه زدند "از جلو"!


* و مجدداً سعدی:

فضل ِ خدای را که تواند شمار کرد، "از عقب"!

یا کیست آن که شکرِ یکی از هزار کرد، "از جلو"؟!

نا برده رنج، گنج میسر نمی شود، "از عقب"!

مزد ان گرفت جان برادر که کار کرد، "از جلو"!


* شاعر ِ گمنام:

رمزی است در نگاه تو و چال گونه هات، "از عقب"!

رازی است در لبان تو و طعم بوسه هات، "از جلو"!


* حکیم لاادری:

در پیچ و تاب معجزه ها باد می وزد، "از عقب"!

ای وای بر من و تو و گیسو و تاب ها، "از جلو"!


* و سرانجام:

گر مسلمانی از این است که حافظ دارد ، "از عقب"!

وای اگر از پس امروز بود فردایی، "از جلو"!

**********************

همین قاعده ، در باب ِ شعر نو ِ پارسی نیز صدق می کند. امتحانش که از "عقب" و "جلو" کاملاً مجّانی است، ولی ما نیز محضِ ادای دین به این شاخه از ادبیات ِ وطن اسلامی ، در یکی از پست های آینده، بدان پرداخته، پنبه ی آن را هم خواهیم زد

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۸, شنبه

عشقولانه های خواجه آلبرت الدّین انیشتن ورتمبرگی ِ ژرمنی!

http://www.alborznews.net/files/fa/news/1388/6/2/5380_539.jpg

لینک مستقیم عشقولانه ها:

http://micron.blogfa
+-+ ▐▐رباعیات فیزیکی!!! از خودم ▐▐+-+

اثر "یک میکرون از جهان هستی"


نامیزانیِ ِ دل

بر قـرقـره اي، قلـــب من آويزان بود

نیروی کشش کم شده و بی جان بود

وقتي كه طناب ، پاره شد من گـــفتم

اي كــاش طـــــناب دل تو ميزان بود

گرماي دل

گرماي دل تو صد هزاران ژول است

عشق تو به ديوار دلم شاغول است!

در لحظــه ي نوراني خنـــديدن تو

رنگ دل من پريده و مجــهول است

ساقي منظومه

تو آبي و ما غرق سرابيـــــــــم همه

تو بادي و ما خانه خرابيـــــم همه

تو ساقي منظومه ي صد كاهكشان

ما در پي يك جام شرابيــــم همه

فراق الكترون!

سرگشته ي باد لحظه ها يك هسته

گريان ز غــــــــم الكترون پيوسته

آندم كه الكترون جدا شـــــــــــد از او

در حال فروپاشي خود لب بسته

مركز جرم جان

دل، مركز جرم جان انسان باشد

بر گرد مدار عشـق گردان باشد

هر دل كه حقيقتأ شده عاشق دوست

بايد ز فراق دوسـت گريان باشد


http://www.asriran.com/files/fa/news/1387/12/1/106400_775.jpg


جذر و مد دل!

از جاذبه ات جذر و مد دل دارم

از نور تو روشنايي حاصل دارم

اي وسعت تو بيشتر از منظومه

بي تو به خدا هميشه مشكل دارم

ضربه ی نیرو

دل تکّه ای از ضربه ی نیروی تو شد

جان در طلب جاذبه ی موی تو شد

مژگان تو چون تیر و دو ابرو چو کمان

عقلم به خـــدا شکار ابروی تو شد

يك جام الكترون!

يك جام الكترون شــــرابم دادي

جريان به دل رفته به خوابم دادي

يك جام دگر كه من طلب كردم باز

با تخليــه ي بار جــــوابم دادي

http://i27.tinypic.com/315bx9z.jpg


وحدت فوتون ها

ما عاشق روشنـــــايي انواريم

از نام سياهچـــاله ها بيزاريم

با وحدت همفاز فوتون در لـيزر

چون وحدت غير فابل انكاريم

جذبه ي روي دوست

ما عاشق روي شمس تابان شده ايم

پروانه ي پرسوخته بي جان شده ايم

ما روي مدار عشق، چـــــون پروانه

با جذبه ي روي دوست، گردان شده ايم

وصل ِ تو

آواز زمان وصل ِ تو را می جوید

هر جسم و مکان وصل ِ تو را می جوید

از یک پروتون گرفته تا سیّــــــاره

صدگونه زبان، وصل ِ تو را می جوید

ای سیب!

دل داده ام و تو گشته ای دلبر من

من عاشقم و تو صاحب و سرور من

از جاذبه ی تو نیستـــــــم من آگاه

ای سیـب! تو لاأقل بخور بر سر من

نفس در خلأ!

از عشــق تو در خلأ نفس ها دیدم

بی هیچ تلسکـــــــوپی ثریا دیدم

دیدم همــــه ی ستارگــ ـان را اما

چشمم چو تو را دید چه زیبا دیدم

گشتاور دل

بر گرد رخ تو گشته گشتـاور دل

یک تکه ز تو شدن شده باور دل

دلدار تویی ، دلبر و معشوق تویی

تا با تو یکـی شوم بزن خنجر دل

نقطه ی جوش

تو نقطه ی جوش جان افکار منی

تو در غزلم ردیف و تکرار منی

نور تو شده باعث تبخیـر غمم

تو شـــادی ماوراء اخبار منی

فضای بارانی دل

بر عكس تو هر دم كه نظر ساخته ام

با داغ غمت تا به سحـــــر ساخته ام

با عشــــــق تو در فضاي باراني دل

يك صاعــــقه تا دلت گذر ساخته ام

واپاشی عشق!

بر هسته ی عشـــــق تو دلــم می گردد

دوری ز رخ تــــو مشکلـــــم می گردد

آن گاه که واپاشی هسته ای روا می داری

ویران ، همه عشق ِ خوشگلـــم می گردد


عاقبت الکترون

ما قدرت لايه ي اوزون را ديديم

سرگشتگي خطّ فوتون را ديديم

هرگز نشـــــود بار دل ما منفي

چون عاقبت الكــــترون را ديديم

ولتاژ ِ لب!

معشوقه بيا، خازن من سـر آمد

آن لحظه ي اتّصال دلبــر آمد

نگذار كه در مدار عشقت سوزم

ولتا‍ژ بده كه جان من در آمد

فقط یک إلمان!

ما يك إلمان ز سطح گردان توايم

ما بار روان در پــي ميـــدان توايم

ما را برسان به جذبه ی بوسه ی خود

ما دستخوش شدّت جريان توايم

خطّ لیزر یار

ما پيـــــرو خطّ ليــــزر يار شديم

ما چون فوتوني در پي اين كار شديم

با وحدت فاز هر فوتون بر اين خط

ما پادشــــه اكـثر افكــار شديم


جذر و مد

روبه صفتان را بشناسان، اي عشق

آواز خزان را بشناسان، اي عشق

در جذر و مد جاذبه ات، همچون ماه

دريا صفتان را بشناسان، اي عشق


خواب نيوتون

ديشب نيوتون به خواب اين جان آمد

يك سيب به سر خورده و حيران آمد

مي گفت به من تو كيستي اي آقا؟

از شعــــــر تو رنــگ و بوي جانان آمد!

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۶, پنجشنبه

روز ِ بزرگداشتِ مقام ِ معلّم!

http://baradarekoochektar.persiangig.com/image/car_2007_05janb.jpg

باز هم روز معلّم آمد

دلشان پرخون است!

گرچه نان ارزان نیست،

غمِ آنان، نان نیست

غم افسردگی نسل جوان

غم آزردگی پاکدلان

غمِ ویرانیِ خاک ایران

غمِ همدردیِ آن بی دردان

که: " معلّم جای بر قلّه ی ایمان دارد

جای در روضه ی رضوان دارد!"

و یکی نیست بگوید

آیا سفره ی ملّتمان نان دارد؟!

غمِ یک لانه ی ارزان دارد؟!

ترس از دکتر و درمان دارد؟!

گرچه نان ارزان نیست

دردشان از نان نیست

دردِشان فاتحه ای است

که سیاست بازان

بر سر حرمتشان می خوانند

و چنین کوچکشان می دانند

روز ِ مرگ ِ شرف و علم و هنر

و سرافرازی مال اندوزی

چه مبارک بادی؟!

به تو همدرد ِ عزیز

تسلیت می گویم!...

Powered By Blogger

یه نظر حلاله! بده ، بعد برو!

kzvo,hid





Powered by WebGozar

بگرد و پیداش کن