۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۵, شنبه

سوپر مارکت جوندار ِ سیّار!

http://pic20.picturetrail.com/VOL176/5487942/10991076/172395258.jpg


بر چهره كمي، چو جوش داري

حاجت به كمي رُتوش داري!


گلدوزي روي پيرهن، هيچ!

گل هاي شكفته، توش داري!


آن شربت لب نمي شود خشك

هرقدر كنند نوش، داري!


"دربندِ" تنت، دو قلّه دارد!

بازار، كنارِ "شوش" داري!


دكّانت، اگرچه در "جنوب" است

صد ميوه، بَرا فروش داري!


از پسته بگير، تا به ليموش

از خربزه تا هلوش داري!


يك معدنِ بي نظير هم هست

جويا نشوم كه: «كوش؟!»، داري!


مرواري تابناك دندان

ياقوت ز لب به روش داري!


از مرمرِ ِ ناب هرچه دارم

در ذهن خود آرزوش، داري!...



آزمون استخدامیِ "مولانا بدپیله" از مریدان ِخود درباب مسائل ارزشی،لرزشی،ورزشی و چرخشی روز!

1- به نظر شما مجسمه ها چه شدند؟!
الف. کدام مجسمه ها؟! از اول هم هیچ مجسمه ای وجود نداشت!
ب. ستارخان و باقرحان و باقی مجسمه ها به توصیه ی مسئولان و از ترس زلزله از تهران خارج شده اند.


2- در ژاپن مسابقه ای با عنوان "گریه ی ِنوزادان" انجام گرفت؛ به نظر شما اگر این مسابقه در کشور ما برگزار می شد به چه طریق می شد کودکان را به گریه انداخت؟!
الف. اصولا کودکان ایرانی گریه نمی کنند چون به محض تولد یک میلیون تومان به حسابشان واریز می شود و دیگر مشکلی نخواهند داشت تا گریه کنند!
ب. ترس از تحقق توصیه های برخی از مسئولان و بوجود آمدن بحران پوشک و شیرخشک!


3- وزارت کشور: "سال 88 ، نسبت به سالهاي پس از انقلاب بهترين سال در حوزه عفاف و حجاب بوده است."
به نظر شما کدامیک از اخبار زیر با خبر فوق مرتبط است؟!
الف. "بازداشت 80 دختر و پسر در پارتي شبانه تهران"
ب. "خانه‌های مجردی در تهران به 30 درصد رسید."
ج. "مصرف 30 درصد مواد آرايشي منطقه خاورميانه در ايران"
د. رئیس مرکز امور زنان و خانواده ریاست‌جمهوری: "ممکن است در طرح عفاف از زور هم استفاده شود."
هـ. هیچکدام!


4- کلاً نظر شما در مورد این دو خبر چیست؟!
* خروج روزانه ۸ دانش‌آموخته دکترا و کارشناسی ارشد از کشور
*وزیرعلوم : فرار مغزها را قبول ندارم.


الف. خب که چی؟! اصلا این دو خبر چه ربطی به هم دارن؟!
ب. کی گفته فرار مغزها؟! باید بگیم صادرات مغزها؟! مگه بده داریم صادارات غیرنفتی مون رو افزایش می دیم؟!
ج. هفت هشت تا که چیزی نیست، دانشگاه آزاد می تونه به جاش روزی صد دویست تا دکتر و دکترای تخصصی تولید کنه!


5- به نظر شما چرا وزیر بهداشت گفت: "تک فرزندي روش نادرستي است."
الف. چون به ازای هر دو نفر یک نفر بوجود می آید و در نتیجه در دراز مدت هی جمعیت کشور نصف می شود، هی نصف می شود و هی نصف می شود تا اینکه فقط یک نفر از ما باقی می ماند!
ب. چون یک فرزند کم است و حتما قدیمی ها یک چیزی می دانستند که می گفتند: "یکی کمه، دو تا بسه، سه تا خاطرجمه!"
ج. چون همه اگه یک فرزند داشته باشند در آینده هیچ کودکی عمو و عمه نخواهد داشت و اصلا نمی تواند عیدی جمع کند و تنها عیدی او بیست لیتر سهمیه ی بنزین نوروزی خواهد بود!


6- شبکه فاکس نیوز گفت: "بن لادن به پرنده علاقه دارد پس در ایران است!"
به نظر شما با توجه به منطق فاکس نیوزی ها کدام یک از گزینه های زیر صحیح است؟!

الف. قیمت شیر یارانه ای در ایران 100 تومان گران شد پس ایران بمب اتمی دارد!

ب. در تهران چند مجسمه ناپدید شدند پس در ایران آزادی بیان رعایت نمی شود!
ج. تیم ملی فوتبال ایران نتوانست به جام جهانی صعود کند پس ایران تهدیدی برای بشریت محسوب می شود!
د. همه ی گزینه های فوق به اضافه ی اینکه خدا فاکس نیوزی ها را شفا دهد!


7- سئوال تشریحی:

به نظر شما این جمله حمایت از مردان است یا از حمایت از زنان؟!

سرپرست شوراي حل اختلاف خانواده : "اگر حق طلاق رابه زنها بدهيم، همه مردها مجرد خواهند ماند."

عکس های یواشکی و حرف های ِ در ِ گوشکی! (فتوکاتورهای داغ سیاسی-اجتماعی-فرهنگی و ضدّ ِفرهنگی روز)

(در نمایشگاه ِ کتاب ِ اردیبهشت 1389)

من به رژ ِ لب ِ همشیره گرفتار شدم

سایه چشم ِ ورا دیدم و بیمار شدم!

بله خواهران محترمه، حکیمان فرموده اند:

" هر انسانی، کتابی است؛ منتظر خواننده!"




































.........

"عقب" و "جلو"ی شعر فارسی (بخش نخست: شعر کهن پارسی)


اخیراً نهضت بزرگی با عنوان "ایرج میرزا زدایی" ، آن هم از جانب شهرتاری های اخلاق گرا (آخ چشَم!)، در سراسر میهن اسلامی به راه افتاده. با این که به فرموده ی ملک الشعرای بهار، "در بین شاعران عصر مشروطه و قاجار، از ایرج میرزا ، مؤدّب تر و مبادی ِ آداب تر وجود نداشت؛ منتها برملاساختن زوایای زندگی شخصی و اشعار ِ خصوصیِ او، سببِ بدنامی اش در جامعه ی متظاهران به اخلاق و معنویت و عفّت ِ کلام شد! "

ما ، در این جا به قصدِ حفظِ اصول حکیمانه ی "عدالت" و "مهرورزی" و جلوگیری از لرزش روح و جسم آن شاعر بزرگ و اثبات این که:

گر حکم شود که مست گیرند

در شهر، هرآنجه هست، "گیر"ند

صریحاً می فرماییم که تمامیِ اشعار پارسی، به خودی خود، مستهجن بالفعل هستند و بالقوه مستهجن می شوند! بر این ادّعای خود، پای می فشاریم و برای اثباتِ آن حاضریم جانمان را هم نثار کنیم! اما چگونه؟!

اصلاً کار ِ شاقّی نیست! کافی است در هر بیت به آخر مصراع اول ،ترکیبِ "از عقب" و به انتهای مصراع دوم، ترکیبِ "از جلو" را بیفزایید! مثلاً:

عاشق ِ روی جوانی خوش و نوخاسته ام، "از عقب"!

وز خدا ، صحبت ِ او را به دعا خواسته ام، "از جلو"!

یا:

ما قصّه ی سکندر و دارا نخوانده ایم، "از عقب"!

از ما به جز حکایتِ مهر و وفا مپرس ، "از جلو"!

در این جا ، محض خالی نبودن ِ عریضه و افشای ِ چهره ی پلید ِ "پورنوگرایان عالم ادبیّات" و زدودن ِ گرد ِ ننگ و بدنامی از وجود نازنین و شریف ِ جلال الممالک ،ایرج میرزای عزیز، چند نمونه از سروده های بزرگان شعر فارسی را با همان روشِ گفته شده برایتان می آوریم تا بر شما نیز ثابت گردد، که این قضیه مربوط به شعر و یا شاعر خاصی نیست.

خوش بوِد گر محک ِ تجربه آید به میان، "از عقب"!

تا سیه روی شود هرکه در او غش باشد، "از جلو"!

**********************************

* حافظ:

الا یا ایهاالساقی ادر کأساَ و ناولها ، "از عقب"!

که عشق آسان نمود اوّل ، ولی افتاد مشکل ها، "از جلو"!


* نظامی:

پیرزنی را ستمی در گرفت "از عقب"!

دست زد و دامن سنجر گرفت "از جلو"!

کای ملک آزرم تو کم دیده ام، "از عقب"!

وز تو همه ساله ستم دیده ام، "از جلو"!


* حافظ:

مطرب عشق عجب ساز و نوایی دارد، "از عقب"!

نقش هر نغمه که زد راه به جایی دارد، "از جلو"!

عالم از ناله ی عشاق مبادا خالی، "از عقب"!

که خوش آهنگ و فرحبخش هوایی دارد، "از جلو"!


* فردوسی (با همکاری و نظارت ِ سعدی!):

میازار موری که دانه کش است، "از عقب"!

که جان دارد و جان شیرین خوش است، "از جلو"!

مزن بر سر ناتون دست زور "از عقب"!

که روزی در اُفتی به پایش چو مور "از جلو"!


* سعدی (یک تنه!):

بنی آدم اعضای یکدیگرند، "از عقب"!

که در آفرینش ز یک گوهرند، "از جلو"!

چو عضوی به درد آور روزگار، "از عقب"!

دگر عضوها را نماند قرار، "از جلو"!


* مولانا:

بشنو از نی چون حکایت می کند، "از عقب"!

وز جدائی ها شکایت می کند، "از جلو"!

کز نیستان تا مرا ببریده اند، "از عقب"!

در نفیرم مرد و زن نالیده اند، "از جلو"!


* رودکی (پدر جانِ شعر ِ فارسی!):

هرباد که از سوی بخارا به من آید، "از عقب"!

با بوی گل و مشگ و نسیم و سمن آید، "از جلو"!

بر هر زن و هر مرد کجا بر وزد آن باد، "از عقب"!

گویی مگر آن باد همی از ختن آید، "از جلو"!

ایضاً از اوست:

مادر ِ مِی را بکرد باید قربان ، "از عقب"!

دختر ِ وی را گرفت و کرد به زندان ، "از جلو"!


* رابعه ی بنت کعب ِ قزداری (مادرجانِ شعرفارسی!)

عشق ِ باز اندرآوردم به بند ، "از عقب"!

کوشش ِ بسیار نآمد سودمند، "از جلو"!

عشق، دریایی کرانه ناپدید "از عقب!"

کای توان کردن شنا ، ای هوشمند؛ "از جلو"!


* مجدداً حافظ:

دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند "از عقب"!

گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند "از جلو"!

ساکنان حرم ستر و عفاف ملکوت "از عقب"!

با من راه نشین باده ی مستانه زدند "از جلو"!


* و مجدداً سعدی:

فضل ِ خدای را که تواند شمار کرد، "از عقب"!

یا کیست آن که شکرِ یکی از هزار کرد، "از جلو"؟!

نا برده رنج، گنج میسر نمی شود، "از عقب"!

مزد ان گرفت جان برادر که کار کرد، "از جلو"!


* شاعر ِ گمنام:

رمزی است در نگاه تو و چال گونه هات، "از عقب"!

رازی است در لبان تو و طعم بوسه هات، "از جلو"!


* حکیم لاادری:

در پیچ و تاب معجزه ها باد می وزد، "از عقب"!

ای وای بر من و تو و گیسو و تاب ها، "از جلو"!


* و سرانجام:

گر مسلمانی از این است که حافظ دارد ، "از عقب"!

وای اگر از پس امروز بود فردایی، "از جلو"!

**********************

همین قاعده ، در باب ِ شعر نو ِ پارسی نیز صدق می کند. امتحانش که از "عقب" و "جلو" کاملاً مجّانی است، ولی ما نیز محضِ ادای دین به این شاخه از ادبیات ِ وطن اسلامی ، در یکی از پست های آینده، بدان پرداخته، پنبه ی آن را هم خواهیم زد

Powered By Blogger

یه نظر حلاله! بده ، بعد برو!

kzvo,hid





Powered by WebGozar

بگرد و پیداش کن