ای که روزی دبیر خواهی شد
آدمی سر به زیر خواهی شد!
چون که کار تو هست آموزش
فوری ای دوست پیر خواهی شد!
زلف افشان تو بخواهد ریخت
مثل ماه منیر خواهی شد!
وان سبيلت شود سپید چو برف
واقعاً دل پذیر خواهی شد!
تو به حسرت خوران باد به دست
روزگاری امیر خواهی شد!
گرچه دستت ز مال و جاه تهی است
در قناعت شهیر خواهی شد!
در کف باکفایت همسر
مثلِ ینده خمیر خواهی شد!
لیک گر فکر خود نمایی جمع
احتمالاً وزیر خواهی شد!...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر