بوق زدن ممنوع، وگرنه کهریزک!
استاندار تهران: "خودروهایی که بوق زده اند احضار می شوند!"
در همین راستا با پنج تن از خودرو سواران تهرانی مصاحبه ای ترتیب دادیم و از آن ها علت بوق زدنشان را پرسیدیم؛
نفر اول: "باور کنین به خاطر خودش می خواستم این کار رو بکنم، آخه پس انسانیت کجا رفته؟! درسته من مسافرکش نیستم، اما انسان که هستم، آفتاب خیلی داغ بود، ایشون هم معلوم بود پوستشون خیلی حساسه و می ترسیدم پوستشون در اثر اشعه های مخرب خورشید دچار آسیب بشه، علت بوق های ممتدم این بود که ایشون متوجه ی نیت خیر من بشن و در نتیجه سوار ماشین بشن، باور کنین تنها هدفم این بود که به وظیفه ی شهروندی خودم عمل کنم!"
نفر دوم: "آخه توی خیابون خانواده بود، نمی شد هر حرفی رو به زبون بیارم، نکنه توقع داشتی سرم رو از ماشین در بیارم و الفاظ مثبت هیجده سال بدم؟! شما به جای من بودی چه کار می کردی؟! ایشون اومد با ماشین جلوی من پیچید، من هم به عنوان فحش هفت هشت تا بوق ممتد زدم، از فحش دادن که بهتر بود!"
نفر سوم: "عجب گیری کردیم ها! می ریم می زنمیشون می گین چرا رفتی زدیشون! خودت بگو چه راه دیگه ای باقی مونده بود؟! یه گروه آدم داشتن شعارهای بی ربط می دادن، لباس برادرم تنم بود و لباسم شخصی نبود، به همین دلیل نمی تونستم برم و شخصا توجیهشون کنم؛ در نتیجه برای این که صداشون کمتر شنیده بشه تصمیم گرفتم بوق ممتد بزنم، دلیل بوق زدنم همین بود!"
نفر چهارم: "شما درست می فرمایید، اما مقصر اصلی من نیستم، مقصر اون کارخونه ی سازنده ی خودرو است که چنین وسیله ی بیخودی رو روی ماشین نصب کرده، اگه بوق چیز لازم و ضروری ای بود هواپیمای به اون بزرگی که اون همه مسافر سوار می کرد هم بوق می داشت!"
نفر پنجم: "من برای یافتن کار به یکی از ادارات رفته بودم، آنها به من گفتند که آیا من آن جا آشنا دارم و آیا کسی منو سفارش کرده یا نه؟! وقتی بهشون گفتم پارتی من مدرک منه و من با معدل 19 فوق لیسانس گرفتم، بهم گفتند: "برو جلو بوق بزن!"، منهم فکر کردم اولین مرحله برای استخدام شدن بوق زدن است و منهم برای این که نشون بدم بوق زن خوبی هستم چندین بار بوق زدم!"
مدیریت ِ سیب زمینی ها!
چندی پیش سایت معلوم الحال عصر ایران با عنوان این که "کلی گویی بس است"، از آقای احمدی نژاد خواست طرح خود برای "مدیریت جهان" را ارائه دهد، و این در حالی است که چند روز بعد در سایت شفاف می خوانیم که "در کانادا سیب زمینی رایگان توزیع شده است!" خدمت برخی دوستان در سایت عصر ایران بایستی بگوییم که برخی شنیده ها حاکی از آن دارد که آقای احمدی نژاد طرح هایشان برای مدیریت جهان را به وسیله ی ارسال نامه های خصوصی به باقی کشورها عرضه کرده اند و ایشان به مانند برخی ها نیستند که یک طرح درپیت به اسم "گفتگوی تمدن ها" داشته باشند و همه جا جار بزنند که مبدع این طرح خودشان بوده اند!
مملکت مهره های سوخته!
یکی از خبرگزاری ها نوشت: " محسن رضایی مهره دشمنان است!"
یکی از آگاهان در این رابطه گفت: "این دشمن خیلی پر مهره بوده و ما نمی دانستیم، از بین چهار کاندیدای تأیید صلاحیت شده انتخابات ریاست جمهوری سه تای آن ها مهره ی دشمن بودند!". این آگاه ادامه داد: "البته این دشمنان زیاد باهوش نیستند به عنوان مثال همین آقای محسن رضایی سالیان سال به این کشور خدمت کرده، هم سال های پیش که فرمانده ی سپاه بوده و هم الان که دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام است و دشمنان کم خرد تازه فهمیده اند که رضایی مهره ی آن هاست و تا الآن داشته به ضرر آن ها و به نفع کشور ایران عمل می کرده است!" این آگاه سپس به چشم های خبرنگار ما زل زد و گفت: "تو هم مهره ی دشمنی؟!" خبرنگار ما این اتهام را رد کرد، اما فرد آگاه گفت:"تا بهم ثابت نکنی مهره ی دشمن نیستی دیگه به سئوالات جواب نمی دم! از نظر من همه مهره ی دشمن هستند، مگر این که خلافش ثابت بشه!!"
قرآن هاله ی نور!
ترجمه "آيات سلطانی" بسيار مهمي که بر محمود احمدي نژاد نازل شده است:
الف نون (1)
و تو چه ميداني از محمود (2)
که اين محمود از سه رئيس جمهور قبل خود برتر است(3)
او را از خانداني شايسته مبعوث کرديم که تمام باجناقها و داماد باجناقهايش جملگي از صالحيناند(4)
و بر او مشاورين امين و صادق قرار داديم (5)
در چهارسال دولت او نشانههايي براي مومنين قرار داديم(6)
همانا به موسي يد بيضا داديم و به او هاله نور(7)
که از آن بهتر است و کم مصرفتر(8)
قسم به زماني که درصد تورم به عرش ما نزديک شد(9)
پس سوار بر نمودار تورم شد و به معراج آمد(10)
اي محمود ما ، بشارت ده ايمان آورندگان به خود را به پخش سيب زميني مفتي در هر جمعه (11)
و بر ايشان مبارک باد بهشتي که در آن ، درخت سیب زمینی هست و نه گوجه سبز؛ و در زیر درختانش هلوهای ملسِ بپر توی گلو و در جوي های آن ، چيزهاي باحال، روان!(12)
پس گروهي به طغيان پرداختند وچشمان خود را بر اين همه معجزه بستند و خود را سبز ناميدند (13)
و در برابر راي تو ايستادند(14)
بر تو باد دوست داشتن و گاهي دلسوزي بر آنها و به يادشان آوردن که اطلاعات اشتباه گرفتهاند که اکثرشان نميدانند(۱۵)
در مورد آن ها دست به افشاگري و پرونده سازی بزن، که همانا "برادر حسین بازجو" چنین خواهد و فرماید! (16)
پس هشدار ده به آنان که اگر از ظلمات خارج شدند و به سوي هاله نور آمدند ما ايشان رادوست خواهيم داشت و اگر همچنان به سبز بازي سوسولی خود ادامه دهند در آتش دوزخ جاودانند(17)
و در کهریزک به رویشان باز است و دسته های چماق با آنان دمساز و تجاوزات غلمانان قلچماقمان بر ایشان کارساز!... (18)
سبزهای بی ناموس!
سایت «ثانیهنیوز» که ارگان اینترنتی ستادهای امتداد مهر محمود احمدینژاد در انتخابات گذشته ریاستجمهوری بوده شعارهای پیشنهادی علیه دو کاندیدای دیگر انتخابات اخیر را منتشر کرده است. «در مقابل فتنهگران چه شعارهایی بدهیم» عنوان بخشی است که در این سایت به جمعآوری شعارها میپردازد. در این سایت آمده: «فعلاً برای مبارزه با برخی تجمعها که در مهرماه سال جاری کلید خورده است، این شعارها را به دوستان انقلابیمان پیشنهاد میکنیم.» آنچه درپی میخوانید، برخی از این شعارهاست.
- تا خون در رگ ماست، احمدی در دل ماست!شرح: دوست داشتن خوب است. اما قافیه هم در شعار مهم است. من نمیدانم چرا برخیها اساساً با قافیه مشکل دارند. «رگ» با «دل» ارتباط دارد ولی همقافیه نیستند. اگر بنا بود فقط ارتباط مهم باشد، آوردن لفظ «سرخرگ آئورت» ارتباط بیشتری با دل داشت. لذا باید گفته میشد: «تا خون در سرخرگ آئورت ماست، احمدی در دل ماست.»
- موسوی آسه برو، آسه بیا، احمدی برگشت.شرح: استفاده از ضربالمثلها و یا ابیات مشهور در شعار اساساً کار جالب و مفیدی است ولی آدم باید دقت کند که چه چیزی را از ضربالمثل برمیدارد و چه چیزی جایش میگذارد.
- هرکی که ناموس داره، احمدی رو دوس داره!
شرح: این دوستان بناست آشوبها را با شعارهایشان بخوابانند. انصافاً اگر کسی به موسوی رأی داده باشد، یعنی از همان 13 میلیون نفر باشد و پشت پنجره خانهاش همچین شعاری بدهند، چهکار میکند؟از رئیس جمهور باید اطاعت کرد ولی واقعاً دوست نداشتن رئیسجمهور به ناموس آدم ضربه میزند؟!
- جومونگ ایران زمین، احمدی نازنین!
شرح: خوب است که در شعارها از مشهورات استفاده شود. ولی بد نیست به زندگی شخصیتی که رئیسجمهور نازنین را جایش میگذاریم هم یک نیمنگاهی بیندازیم. بحث شباهتهاست. این آقای جومونگ در نسخه اصلی سریال از بعضی جهات معلومالحال است. خوشتیپی تنها که ملاک نیست. شاید بهتر بود میگفتند: «رستم ایرانزمین، احمدی نازنین» هم وجوه مشابهت بیشتری بود هم از جهت ملیتگرایی قوت داشت.
- موسوی حیاکن، جمعیت را نیگا کن!
شرح: اولاً باید میگفتند جمعیت را نیگا کن و بعد حیا کن. ثانیاً پیشنهاد میشود این شعار به صورت دستهجمعی استفاده شود.
- موسوی موسوی سرت سلامت، دروغی که گفتی گندش دراومد!شرح: به نظر من این شعار بهترین شعار تاریخ است. هم از جهت اینکه به دشمن هم سر سلامتی میگویند، هم از جهت وزن و قافیه که با معنا کاملاً همخوانی دارد.
- موسوی، موسوی! رأی منو پس بده.
بدون شرح!
نکات آخر:
1- چرا همه عصبانی هستند؟
2 - چرا هیچکس این همه گل و گلاب و بلبل را نمی بیند؟!
3
- چرا مردم نمیدانند لادن اتفاقی نیست؟ (سپهری)4 - قطعاً با این شعارها همه چیز آرام میشود. موفق باشید. من یکی که عمراً از خونه بیرون نمییام!
۱ نظر:
خیلی عالی بود استاد ! دست مریزاد !
هر روز بهتر از دیروز .
مدتی بود که نخندیده بودم ، آیه های نازل شده از همه بهتر بود فقط آیه ی "هلو" رو نیاوردین...
پایدار باشید !
ارسال یک نظر