۱۳۸۸ مهر ۱۳, دوشنبه

این نیز بگذرد!

ای سفلگان، زمان شما نیز، بگذرد!
بیداد بیکران شما نیز، بگذرد!
آن اشتری که بر در ِ شاه شهان غنود
فردا از آستان شما نیز، بگذرد!
آن کرّ و فرّ و کبکبه، نمرود را، نماند
بی هیچ شبهه، آن ِشما نیز بگذرد!
آن تندری که شعله زند بر بساط ظلم
از بام آشیان شما نیز، بگذرد!
ابعاد آن چماق که بر پای خلق خورد
از ُثقبه ی فلان شما نیز، بگذرد!
ما قصه ی هجوم ابابیل خوانده ایم
آن مرغ از آسمان شما نیز، بگذرد!
زخم ِ گلوله ای که "ندا" را به دل خلید
از مغز استخوان شما نیز، بگذرد!
وان تیر کین که سینه ی "سهراب" را شکافت
از جسم ناتوان شما نیز، بگذرد!
زخم است از تپانچه ی بیداد، چهر ِ خلق
این زخم از روان شما نیز، بگذرد!
در این دیار ارتش چنگیز هم نماند،
یعنی که پادگان شما نیز، بگذرد!
افسانه شد سپاه سکندر در این دیار
خیل حرامیان ِ شما نیز، بگذرد!
کشتید و سوختید و شکستید خلق را
این هر سه از میان شما نیز، بگذرد!
" َتَبت َیدا" حکایت آن دست ِ پیشواست!
این قصه بر زبان شما نیز، بگذرد!
یعنی بریده باد زبان پلید تان،
دردش ز عمق جان شما نیز، بگذرد!
این ماجرا که خون جوانان به خاک ریخت
بر پیر و بر جوان شما نیز، بگذرد!
رنجی که از حضور شما خلق می کشد
برخرد و بر کلان شما نیز، بگذرد!
بسیار پهلوان که ز پیکار ما گریخت
این "پنبه پهلوان" شما نیز، بگذرد!
اندیشه ی سقوط ستمگر که رأی ماست
هرلحظه در گمان شما نیز، بگذرد!
آفاق را حلاوت "بدپيلگان" گرفت
تلخیش از جهان شما نیز، بگذرد!

۱ نظر:

اهورا گفت...

گل گفتید و بی شک همین خواهد شد، نزدیک است آن هنگام ...!

زنده باد استاد عزیزم!

Powered By Blogger

یه نظر حلاله! بده ، بعد برو!

kzvo,hid





Powered by WebGozar

بگرد و پیداش کن