۱۳۸۸ آذر ۱۵, یکشنبه

"دانشجو" بمیری؛ "دانشگا" رو نبینی! (به مناسبتِ 16 آذر ، روز دانشجو)


سرچشمه ی هر درد و بلا، دانشجو!
امّیدِ سرانِ کودتا، دانشجو!
دانی که کدام کس، مرا در نظر است:
آن رند ِ تمامِ فصل ها: "دانشجو!" *
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* ای ول! درست حدس زدید؛ منظورمان اصلاً "کامران دانشجو" نیست!
*********
"دانشجو" بمیری ؛ "دانشگا" رو نبینی!

۳ نظر:

ف.ا گفت...

درود بر بدپیله ی عزیزم
انقلاب نشد ؟!!!
خميني در پاريس (سال 57 ):مردم وقتي‌ يك خدمتگزاري را نخواستن خوب بايد كنار برود.ما فرض مي‌كنيم كه شاه خيلي‌ هم مرد سالمي باشد، خيلي‌ هم آدم صحيحي باشد، خيلي‌ هم خدمتگزار به مردم باشد، خوب مردم وقتي‌ يك خدمتگزاري را نخواستن خوب بايد كنار برود. سرنوشت اهالي مملكت دست خودشان است. ما همچين خدتمتگزاري را نميخوايم، ايشون برن كنار ما خودمون يه خدمتگزار ديگه جاش ميذاريم. ما نميخوايم ايشان مملكت را بهشت برين كند. "حقوق بشر" اين نيست كه هر كسي‌ هر بشري حق دارد كه سرنوشت خودش را خودش تعيين كند؟ اينا ميخوان سرنوشت خودشون را خودشون تعيين كنن و اين آقاي خدمتگزار را نميخوان.

.........لـــــــکن، به نظر شما حقوق بشر را هم می شناسند اینها ؟!!


امید من به شما دبستانیهاست .

ف.ا گفت...

خسته نشو


بازم یکی از آینه خنده ما رو دزدید
یه گله آدم برفی رفتن به جنگ خورشید
باز یکی خواب ما رو از تو ترانه خط زد
جای قلم ،معلم گردن ما رو خط زد
چه واژه‌ها تلف شد چه گریه‌ها هدر رفت
ستاره در به در شد هدهد شکسته پر رفت
باز یکی دست ما رو خوند و شب رو بهم زد
باز یکی اِسممون رو از لیست نور قلم زد
دوباره از سرخط دوباره اول کار
دوباره زخم تازه دوباره درد تکرار
چه قصه‌ها ورق خورد چه قلبایی که خون شد
از سر نو سیاهی رنگ این آسمون شد
خسته نشو شروع کن به انتشار خورشید
نگو نفس بریدی نگو نمونده امید
خسته نشو که دستات کلید هر چی قفله
باور کن آرزو رو، سرخم نکن به تردید

همیشه سبز باشی عزیزم !
روز دانشجو مبارک !

ف.ا گفت...

در تایید فرمایشات مولانای سبز :

"دانشجو" بمیری،"کردان"رو بغل بگیری !

Powered By Blogger

یه نظر حلاله! بده ، بعد برو!

kzvo,hid





Powered by WebGozar

بگرد و پیداش کن